مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

آزادی...

چشمهامو می بندم و یادم میاد:

من دارم تو عصر دی وی دی هزار تومنی زندگی میکنم،تو زمونه فارسی 1..گشت ارشاد وسخنرانی دکتر انوشه..بازشون که میکنم می گم من کجام؟چی می خواهم؟افتخارم چیست؟هدف؟

دوباره چشمهامو میبندم...اینبار به فقر میخندم و به استحمار وبه استضعاف و به...

بازشون که میکنم، دنیای اونورو که میبینم، این بار اما گریه ام میگیره....

برای سومین بار می بندم نه دیگر تحمل ندارم...فریاد میزنم:

نسل من بیش از آزادی در گفتار یا اندیشه یا حتی لباس پوشیدنو و....

به آزادی

         آزادی

             احتیاج دارد.....

ممنون...

مدتها بود  که دنبال بهانه بودم واسه گناه کردن.دلم دلتنگ طعم گناه شده بود...دنبال اینکه ثابت کنم یاد من نیست و به همین دلیل می توانم کارم را انجام بدهم...

همه چیز آماده بود...شاید چند لحظه بیشتر نمانده بود که توی ذهنم یاد یک عبارتی افتادم"جواب خوبی چیست؟خوبی نیست؟" بعد ها فهمیدم  دقیقا یکی از آیات سوره الرحمن این است:هل الجزاء الاحسان الاحسان...((آیا پاداش نیکی وخوبی جز نیکی وخوبی است؟)).فهمیدم که چرا فهمیدم...

                                                  

 

نمی ترسم اگه گاهــی دعــامون بــی  اثــر می شه  

همیـشـه  لحظۀ آخـــر خـــدا نزدیکتر می شه