مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

تکرار عدم...

تقدیم به همه برادرانم,چه آنان که در بند و زندانند چه آنان که به پروازدر آسمان شهادت وچه حتی به آنان که در بند جهل خویشند...


به آزادی یقین دارم

به پایان شب تیره

برادر جان مقام باش

که این تلخی یه روز میره

 

یه روز هم ما بدست هم

بت خفاشو میشکونیم

به زنجیر میکشیم ظلمو

دوباره عدلُ میشونیم

 

برادر جان مقاوم باش

تو میتونی رها باشی

ندای خشم این مردم

سکوتو خون بها باشی

 

تو آزادی و آزاده

اگرچه در قل وزنجیر

اگرچه میشکنی هرروز

زیرِ شلاقِ بغضِ پیر

.

.

.

بهمن 90

همدلی...

غزلی زیبا , هدیه ای از یک دوست....

 

امشب این غربت دیرینه خرابم کرده
گلشن رازم و غم نقش سرابم کرده
در پیِ ثانیه هایی که بی حوصله اند
این همه صبر مرا جامِ شرابم کرده
با خزانی که به گل مهلت دیدار نداد
مریمم رفت و دو صد خاطره آبم کرده
مدتی می شود از حال خودم بی خبرم
قرص چشمان خماریست که خابم کرده
شکوه از سردی ایام به یاران مکنم
من رضایم به رضایی که ترابم کرده


5/ آذر / 91
ساعت 4:11 بامداد