مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

نفس بکش...

نمی دونم دیگه دل ودماغ شعر خوند واستون مونده یا نه؟ولی من اگه بفهمم یکی از جنس خودم شعر گفته یعنی تو زمونه خودم زندگی کرده..درد هاش درد های خودمه اعتقاداتش ای یکمی هم بهم نزدیکه صد در صد یه بار هم که شده شعرو تا آخر میخونم حالا این شما این هم یکی از شعر هام: 

 نفس بکش ای اتاق بی نفس 

 دست ببر از این هوا واین هوس  

.

ادامه مطلب ...

آزادی...

چشمهامو می بندم و یادم میاد:

من دارم تو عصر دی وی دی هزار تومنی زندگی میکنم،تو زمونه فارسی 1..گشت ارشاد وسخنرانی دکتر انوشه..بازشون که میکنم می گم من کجام؟چی می خواهم؟افتخارم چیست؟هدف؟

دوباره چشمهامو میبندم...اینبار به فقر میخندم و به استحمار وبه استضعاف و به...

بازشون که میکنم، دنیای اونورو که میبینم، این بار اما گریه ام میگیره....

برای سومین بار می بندم نه دیگر تحمل ندارم...فریاد میزنم:

نسل من بیش از آزادی در گفتار یا اندیشه یا حتی لباس پوشیدنو و....

به آزادی

         آزادی

             احتیاج دارد.....