دل سرگشته کجا، وصف رخ یار کجا ؟
چشم آلوده کجا، دیدن دلدار کجا ؟
قصه عشق من و زلف تو دیدن دارد
نرگس مست کجا، همدمی خار کجا ؟
سرِّ عاشق شدنم لطف طبیبانه توست
ورنه عشق تو کجا این دل بیمار کجا ؟
هر که را تو بپسندی بشود خادم تو
خدمت عشق کجا، نوکر سربار کجا ؟
کاش در نافله ات نام مرا هم ببری
که دعای تو کجا، عبد گنه کار کجا ؟
میخواهم بگویم بیا..دلم تنگ است.اما باز هم تورا برای خود خواسته ام...نه برای تو...
و باز نیمه شعبان رسید ومن به نیمه راه نرسیده بریده ام...
بریده ام در این پر پیچ و خم راه های زندگی که بندگی را از یاد برده ام...
.
.
.
ادامه مطلب ...