مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

دلتنگ...

  دل سرگشته کجا، وصف رخ یار کجا ؟

چشم آلوده کجا، دیدن دلدار کجا ؟


قصه عشق من و زلف تو دیدن دارد

   نرگس مست کجا، همدمی خار کجا ؟


سرِّ عاشق شدنم لطف طبیبانه توست

  ورنه عشق تو کجا این دل بیمار کجا ؟


هر که را تو بپسندی بشود خادم تو

 خدمت عشق کجا، نوکر سربار کجا ؟


کاش در نافله ات نام مرا هم ببری

که دعای تو کجا، عبد گنه کار کجا ؟
 
 

میخواهم بگویم بیا..دلم تنگ است.اما باز هم تورا برای خود خواسته ام...نه برای تو...

سلام

و باز نیمه شعبان رسید ومن به نیمه راه نرسیده بریده ام...

بریده ام در این پر پیچ و خم راه های زندگی که بندگی را از یاد برده ام...

.

ادامه مطلب ...