مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

نفس بکش...

نمی دونم دیگه دل ودماغ شعر خوند واستون مونده یا نه؟ولی من اگه بفهمم یکی از جنس خودم شعر گفته یعنی تو زمونه خودم زندگی کرده..درد هاش درد های خودمه اعتقاداتش ای یکمی هم بهم نزدیکه صد در صد یه بار هم که شده شعرو تا آخر میخونم حالا این شما این هم یکی از شعر هام: 

 نفس بکش ای اتاق بی نفس 

 دست ببر از این هوا واین هوس  

.

نفس بکش ای اتاق بی نفس

دست ببر از این هوا واین هوس

باز زدم به دریاهای بی موج

باز بمان در انتظار هم نفس

نفس بکش ای روح خسته و عزیز

نفس بکش ای تو عزیز تر از نفس

نفس بکش،سراسر بوی انتظار

نه باز دوباره آن کهنه و جرس

نفس بکش نفس بکش باز دوباره ای نفس

نفس شده باز به سینه ام حبس

نفس بکش تو ای سراسر مهر وعطف

که باز شده ام من سراسر خار وخس

نفس بکش به سینه ام،ای همه پیشینه ام

نفس اگر تورا کم است مرا کفایت است وبس

نفس نفس اگر کم است،بازدم ودم کم است

به مجنون عاشقی همچو منی بود بس

نظرات 7 + ارسال نظر
Bahar چهارشنبه 23 تیر 1389 ساعت 15:42 http://BaharHF2.BlogSky.com

نفس بکش ای اتاق بی نفس

دست ببر از این هوا واین هوس

باز زدم به دریاهای بی موج

باز بمان در انتظار هم نفس

نفس بکش ای روح خسته و عزیز

نفس بکش ای تو عزیز تر از نفس

نفس بکش،سراسر بوی انتظار

نه باز دوباره آن کهنه و جرس

نفس بکش نفس بکش باز دوباره ای نفس

نفس شده باز به سینه ام حبس

نفس بکش تو ای سراسر مهر وعطف

که باز شده ام من سراسر خار وخس

نفس بکش به سینه ام،ای همه پیشینه ام

نفس اگر تورا کم است مرا کفایت است وبس

نفس نفس اگر کم است،بازدم ودم کم است

به مجنون عاشقی همچو منی بود بس

سلام رضا جان

خیلی عالیه امیدوارم موفق باشی

راستی چی شد که این سوال ها را پرسیدی


هر قطره ی اشک تو میزند اتش به جانم



*میمانم تا خودم را در اتش عشقت بسوزانم



مینا چهارشنبه 23 تیر 1389 ساعت 19:32 http://www.shanbamehayeinchandrooz.blogsky.com

مرسی که بهم سر زدی :) شعر قشنگی هم بود

Bahar پنج‌شنبه 24 تیر 1389 ساعت 18:23 http://BaharHF2.BlogSky.com

سلام رضا
خیلی ممنون از تعریفت امروز چرا انلاین نشدی

رضا پنج‌شنبه 24 تیر 1389 ساعت 18:34 http://tak-par.blogsky.com/

رضا جان ممنون که سرزدی ... لینکت کردم ...
چندتا مطلبت رو خوندم حقیقتا منم 5 سال پیش دقیقا همینطوری مینوشتم ... ولی جسارت نباشه زود ازش بزن بیرون ... زود دیر میشه ...

ریحانه پنج‌شنبه 24 تیر 1389 ساعت 21:31

شعر قشنگی بود.

سعید جمعه 25 تیر 1389 ساعت 14:28 http://delneveshteham.mihanblog.com/

سلام رضا جان
خوبی؟
راستی نمراتو گرفتی؟
شعرت که حرف نداره....
راستش نمیدونم فریدون عاشق کی بود!؟ حالا عاشق کی بود؟
اما یه همسایه داریم که از دوستان نزدیک فریدون بوده. هیچ وقت نشد که از عشق فریدون ازش بپرسم! نمیدونم چرا؟
خوب فعلا مواظب خودت باش که خیمه ها در بادن و به تو محتاج!/

[ بدون نام ] جمعه 25 تیر 1389 ساعت 18:23 http://www.tobejavan.blogsky.com

ممنون که راهنماییم کردی.
بازم اگه انتقادی چیزی داری بکن چون کمک میکنه بهم.
من اتفاقا زیاد اپ نمیکنم.شاید شما دیر میای بهم سر میزنی این طوری فکر میکنی اما باشه بازم کندتر پیش میرم. بازم ممنون که گفتی و سر زدی بهم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد