مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

پرنده ای که مقصد را در کوچ میبیند از ویرانی لانه اش نمیترسد...

تو زندگی آدمها خیلی ها میان و میرن,خیلی ها بدون اینکه بدونن یا بفهمند چنان تاثیری رو آدم میزارن که با هیچ باران فراموشی یا طوفان دردی نمیشه از خاطره هاشون بی بغض عبور کرد.بعضی ها اولش خوبن بعضی ها بعد ها خوب میشن بعضی ها هم فقط فکر میکنی که خوبن,اما مهمترین نکته اینه هیچ وقت فراموش نکنی تنهایی...آدمها خیلی تنهان,اینقدر که گاهی حتی این تنهاییو با حس های دیگه اشتباه میگیرند, مهم نیست چقدر خسته ای مهمتر از اون اینه که بدونی و بفهمی هر چی هست درون خودته, دوست من تو بخوای یا نه, خوشت بیاد یا نه بفهم و بدون تنها کسی که باهاته نه خداست نه بنده خدا...خودتی و خودت, اینجوری شاید وقتی حالت از خودت به هم خورد راحت بتونی خودتو بالا بیاری...در پست ترین سرازیری های زندگی.

                         

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد