مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

با تو...

باتو باید تا خدا پرواز کرد

نغمه ای از شور هستی ساز کرد

شاید این بودن نباشد کار من

می توان با کوچ هم اعجاز کرد

با تو باید در عروج از این قفس

در به روی هرچه دشوار باز کرد

می توان شاید برای زاغ ها

با سکوت یک مترسک ناز کرد

میشود حتی برای یاس ها

با شکست یک شقایق ناز کرد

شایدم میشد که با لبخند تو

بی مهابا بغض را لجباز کرد...

 

نظرات 4 + ارسال نظر
ریحانه جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 01:46 http://www.nardebanytakhoda/blogfa.com

باتو باید تا خدا پرواز کرد....

محمد جمعه 21 بهمن 1390 ساعت 22:40 http://www.mohammadhatb.blogfa.com

باسلام.
ممنونم که به وب من سر زدید ولی من از نظر شما چیزی متوجه نشدم.
با سپاس

رامین جمعه 21 بهمن 1390 ساعت 22:53 http://madlen.blogsky.com

شایدم میشد که با لبخند تو

بی مهابا بغض را لجباز کرد...

عالی بود و با حس ولی من شدم بی تو (بی اون که باید باشه ولی هم هست هم نیست)

شیما یکشنبه 23 بهمن 1390 ساعت 14:57 http://zibaroyanariaie.persianblog.ir/

با تو باید تا خدا پرواز کرد
بسیار دوست داشتنی وزیبا.ممنونم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد