نمیدونم من اول گفتم یا توکه: آخه بی معرفت ،مگه چند تا مثل تو دارم که بزارم بری...
وسال های سال وشبهای زار و روز های گرم تک وتنها در این آتش میسوزم که چرا هنوز جواب سوالم...
کاش اینطور نبود که شد ،کاش نمیشد اینطور..وباز هم حسرت کاش ها ،اما ها و اگر هاوداستان پر از ماتم حرف زدن با خودم ،نزدن با...دیگران که دیگر بودند که گمان بردند این دیگری از ما نیست دگر، تو چرا؟...
هر چه کشیدم از دیگران بود
"تو" که دیگری نبودی
چرا چون دیگران رفتار کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
سلام
زیبا بود
ای داد بیداد..ای داد بیداد
ممنون زیبا بود
میدونم/
سرخوش زسبوی غم پنهانی خویشیم
چون زلف تو سرگرم پریشانی خویشیم
هر چند "امین" بسته ی دنیا نیم اما
دلبسته ی یاران خراسانی خویشیم
برا...شما که بیدل بودی..چه شد امین شدی؟
باور کن من که نفهمیدم..باور کن
کاش خیالم با تو بیهوده نمی شد
همینطوره..
سلام اقا رضا
بهار رفته توی کما تو رو خدا براش دعا کنید
هنوز 17 سالش هم نشده
التماس دعا)):
نمیدونم چی بگم....ولی یه فکر دیگه میکردم/
من ونیازیافتن؟عجب حکایتیست این...
منو نیاز نیافتن...این درسته
من ونیازیافتن؟عجب حکایتیست این....
ای مهربانتر از من
با من
در دستهای تو
آیا کدام رمز بشارت نهفته بود
کز من دریغ کردی