مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

و فهمیدم،نه...

با بغض و حسرت دیشب کتاب رو باز کردم که این جمله آمد: 

انتظار آمادگی است نه وادادگی... 

و فهمیدم که چقدر نمیفهمم...

عهد

گفتم عهد کردم که زین پس عهد نشکنم... 

گفت: مائیم ونوای بی نوایی   بسم الله اگر حریف مایی... 

وفهمیدم که راهی سخت و پر زرنج در پیش است...