مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

سالار عشق وایثار...

آنقدر عاشق معشوقش بود که همه چیزش را فدایش کرده بود... 

ناگهان صدایی شنید!نه...انگار هنوز یک چیز برایش باقی مانده بود.  

به خیمه رفت و علی اصغر را هم آورد...

نظرات 4 + ارسال نظر
کافه باران پنج‌شنبه 18 آذر 1389 ساعت 15:54 http://man-baranam.blogfa.com/

خوشابحال معشوق....

رومینا پنج‌شنبه 18 آذر 1389 ساعت 19:47 http://black-love.blogsky.com/

.......

تسلیت عرض میکنم

دلارام جمعه 19 آذر 1389 ساعت 16:20

سلام
ایثار تنها رفتن نیست همگون و همه چوره رفتن باهمه دارایی ست

دلارام جمعه 19 آذر 1389 ساعت 16:25

راستی چی رو میدونستم
چرا اینقدر با روز و راز حرف میزنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد