داشتم سریال نگاه میکردم شخصیت چندم گفت:هر موقع بتونیم به راحتی خنده گریه کنیم ٬ به راحتی زندگی هم میتوانیم مرگ را بفهمیم.....به ذهنم اومد براستی که خندیدن هم گاهی اوقات چقدر سخت میشود.اینطور نیست؟ یه لبخند ساده چقدر پی چیده می شود گهگاهی..زمانی در زندگی هر کس میرسد که گریه از خندیدن راحت تر میشود برای همین هم است که گریه میکنیم..گریه تجلی آن اشتیاق بی پایانی است که روح را به لقاء خداوند میل میدهد....واشک آب رحمتی است که همه تیرگی ها را از سینه میشوید و دل را به عین صفا که فطرت توحیدی عالم باشد اتصال می بخشد ...
دامه دارد..
وقتش رسیده حال و هوایم عوض شود
با سار ِ پشت پنجره جایم عوض شود
هی کار دست من بدهد چشم های تو
هی توبه بشکنم و خدایم عوض شود
با بیت های سر زده از سمت ِ ناگهان
حس می کنم که قافیه هایم عوض شود
جای تمام گریه ، غزل های ناگــــــزیر
با قاه قاه ِ خنده ی بی غم عوض شود
سهراب ِ شعرهای من از دست می رود
حتی اگر عقیده ی رستم عوض شود
قدری کلافه ام و هوس کرده ام که باز
در بیت های بعد ، ردیفم عوض شود
حـوّای جا گرفته در این فکر رنج ِ تلخ
انگــار هیچ وقـت به آدم نـمی رسد
تن داده ام به این که بسوزم در آتشت
حالا بهشت هم به جهنم نمی رسد
با این ردیف و قافیه بهتر نمی شوم !
وقتش رسیده حال و هوایم عوض شود
تقدیم به بهترین هایم......
سلام رضا جان
خنده سخت ترین کاره تو این زمونه! اما بازم خودمون که همیشه سخت ترینارو انجام میدیم :)
زیبا بود...
موفق باشی/
ببین میشه بگی چرا اسم منو تو پیوندات ملودی تنهای من دادی؟!!
راستی انگار همین الان واسم نظر گذاشتی!
سلام اقا رضا
ممنون از نظری که داده بودی خوشحال شدم به وبلاگم سر زدی بازم بیا باعث افتخاه منه که با شما تبادل لینک انجام بدم
بازم سر میزنم
نترس شجاع باش!