چرا گرفته دلت؟
مثل اینکه تنهایی
چقدر هم تنها...
خیال می کنم دچار آن رگ پنهایی رنگ ها شده ای
دچار یعنی:
عاشق...
ذوب شدن در تنهایی و تحمل نیش های افسردگی, بهایی یست که باید برای جدا ماندن از توده آدمهای کوکی و افکار مضحکشان بپردازی.آنها تورا نمی خواهند,از تو بیزارند,زیرا حقارتهایشان را درآیینه شفافیت تو میبینند,بگذار بروند,بگذار همه آنها از تو دور شوند, بگذار قطره قطره اشکهایت دریایی شوند و جزیره وجودت را در خود غرق کنند,بگذار هر آنکه هست و نیست کارِ خود را بکند و سرخوش شود از حس برتری و خوشبخت تر بودن نسبت به تو, چرا که زندگی سراسر پوچ بزرگی است که باید به اجبار تحملش کرد....