کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟
کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟
و خدا ساکت ماند
در هجوم بادها
بی صدا چون سایه
از غم فریاد ها
و خدا خواهد مرد
در سکوتی دلگیر
در حصار نورها
از منه از خود سیر
همه جا تاریک است
بیشتر از چَشمی کور
تا کجا باید رفت؟
ترس از راهی دور...
...
جمعه 5 آبان 1391 ساعت 12:14
از شعرای خودته ؟
خودت چی فکر میکنی؟