مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

بازگشتی دوباره

گمان مبر که آسمان

محرم راز دل ماست

در این دیار بی کسی

تنها تر از خدا,خداست

از درون خود پوست انداخته ام و چنان در این صحرای سوزان عطشم میسوزاند که وعده دیدن ستارگان شب را از یاد برده ام...

من مانده ام و من و من....و دیگر جای او خالی نیست.

 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
بیـ دل دوشنبه 28 فروردین 1391 ساعت 22:23 http://bidelam.mihanblog.com/

درود!
چقدر برگشتن زیباست ...
مخصوصن برگشتن کسی که که خیلی برات مهمه بودنش ...
خوشحالم
همین/

chi begam k......

افسانه پنج‌شنبه 31 فروردین 1391 ساعت 12:01 http://fesanh.blogfa.com

تو تنهایی
خدا هم هست
ولی تو همچنان تنهایی
بیا کمی خود ارضایی کنیم بیا کمی فش بدیم بیا
بیا .....

احمد پنج‌شنبه 31 فروردین 1391 ساعت 13:28 http://serrema.persianblog.ir

ممنون که بهم سر زدی
شاد باشی

یحیـــا پنج‌شنبه 31 فروردین 1391 ساعت 14:02 http://taboo-shekan.mhanblog.com/

انقدر درگیر روزمره گیها شدم که گاهی فقط از اینکه شرمندگی داغ ترم نکنه سراغتونو میگیرم..
خیلی خوشحال شدم که میبینم باز هستی..
و چندین سپاس برای اینکه نبودم دلیل فراموشی نبوده..
سبزاندیش بمانی و بیدارتر

یحیی جان:
از دل نرود هرآنکه از دیده برفت...شما تو دله ما جا داری برادر من..;)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد