مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

مفهومات

کجایه زمان تکه ای از من جا مانده که حالا در پی اش تمام لحظه ها را کابوس میدانم؟کجا؟

دلهره...

باید شبو باور کنیم

اینجا غروب دلگیرتره

اینجا هنوز اسم وطن

مارو به غربت میبره

اینجا تویه هرروز وشب

با سیل ترس ودلهره

خورشید تاریک تر زقبل

ماه داره شب رو میخوره

وقتی که سایه ها دیگه

همدم لحظه ها شدن

تنهایی انگار واجبه

اینجا که زشتی ها مدن

وقتی زمستون های سرد

عادت شدن برایه ما

وطن شده قبر همه

قبره,همه سرایه ما

تو این دیار پرهوس

پرنده ها خنجر به دست

مترسک های بی رمق

خنده کنان و مست مست

باید شبو باور کنیم

اینجا غروب دلگیرتره

اینجا هنوز اسم وطن

مارو به غربت میبره

آروم بمون آروم بگیر

دیگه آروم آروم بمیر

اینجا طلوع هرامید

آروم میاد و دیر به دیر

.

.

.

(آذر 90)

 

نظرات 3 + ارسال نظر
کبی *** یکشنبه 13 آذر 1390 ساعت 11:42

سلام
خوبی آقا رضا
نظرها رو که دیگه تایید نمیکنید
خوب مهم نیست مهم اینه که با گذاشتن مطلب و شعر جدید میدونم حالتون خوبه و هستین
امیدوارم خوب باشین هر چند با این اوضاع و احوال نوشته سخته اینو گفتن ...
و بازم از دورترین و در حال حاضر بهاریترین شهر و از کنار دریای جنوب همیشه جویای احوال شما هستم و روز به روز بهتر و بهتر شدن روزگار براتون آرزومندم .
کبی ***

کبی *** یکشنبه 13 آذر 1390 ساعت 11:42

سلام
خوبی آقا رضا
نظرها رو که دیگه تایید نمیکنید
خوب مهم نیست مهم اینه که با گذاشتن مطلب و شعر جدید میدونم حالتون خوبه و هستین
امیدوارم خوب باشین هر چند با این اوضاع و احوال نوشته سخته اینو گفتن ...
و بازم از دورترین و در حال حاضر بهاریترین شهر و از کنار دریای جنوب همیشه جویای احوال شما هستم و روز به روز بهتر و بهتر شدن روزگار براتون آرزومندم .
کبی ***

کبی *** یکشنبه 13 آذر 1390 ساعت 17:29

سلام
ممنونم رضا جان به خاطر پاسخ زیبات
با اجازه ات نظرت رو جزء تاییدیها گذاشتم
آخه خوشگل نوشته بودی بوی مهربانی میداد
یه جورایی به این پست هم ربط داشت
بازم ممنون که منو مهربون میبینی به خاطر اینه که دلت مثل آیینه صاف و پاکه
بازم ممنون
کبی***

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد